کد مطلب:141711 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

شهادت عبدالله
گفته شده «عبدالله» یك تنه 19 سوار و 16 پیاده را به قتل رسانید. [1] بنابر گزارش


مجلسی وی و مادرش ابتدا نصرانی بودند، ولی به دست مبارك امام حسین علیه السلام مسلمان شدند، و توانست در روز عاشورا 12 سواره و 24 پیاده را از پای درآورد. [2] او پس از آن به دست دشمن به اسارت افتاد و به دستور عمر سعد سرش را از تن جدا كردند و سر مطهر وی را به جانب امام حسین پرتاب كردند؛ همسرش سر مطهر و پاك او را گرفت. و خاك را از سر و صورت او زدود و چنین گفت بهشت گوارایت باشد. [3] سپس ستون خیمه را از جای كند و به طرف دشمن حمله كرد. امام پیش آمد و او را برگردانید و فرمود: «خدای رحمتت كند، از شما جهاد برداشته شده است.» [4] او بازگشت، در حالی كه می گفت: «پروردگارا! امیدم را ناامید مكن». امام حسین فرمود: «خداوند، امیدت را ناامید نخواهد كرد». [5] .


[1] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 101.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 17.

[3] تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 438.

[4] تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 430، علامه مجلسي عبارت امام را قدري ظريف تر آورده اند: «ارجعي، يا ام وهب، انت و ابنك مع رسول الله صلي الله عليه و آله؛ اي ام وهب، برگرد، تو و پسرت با رسول خدا (محشور) هستيد». بحارالانوار، ج 45، ص 17.

[5] و هي تقول: «اللهم لا تقطع رجائي فقال الحسين لا يقطع الله رجاك». مقتل الحسين مقرم، ص 298.